ظالم از اين سخن برنجيد و روي درهم کشيد و بر او التفات نکرد که گفته اند: اخذته العزة بالاثم تا شبي آتش مطبخ در انبار هيزمش افتاد و ساير املاکش بسوخت و از بستر نرمش بخاکستر گرم نشاند.
اتفاقا همان شخص بر او بگذشت و ديدش که با ياران هميگفت: ندانم اين آتش از کجا در سراي من افتاد؟ گفت: از دود دل درويشان