از بوسه اي زنده ام کن ، اي اميد زندگاني ، وصلت جواني فزايد ، اي مايه جواني
گرچه سپاه عتابت ، راند از کنار خويشم ، چشمان عاشق فريبت ، خواند مرا نهاني
سرکن از طرب بانگ مستي
اي خوشا مي و مي پرستي
گه شکوه شام هجران پيش طره تو گفتن گه مژده وصل و شادي ، از لعل تو شنيدن
داني که دولت چه باشد ، روي دلکش تو ديدن در سايه سرو نازت چون سبزه آرميدن
ما و مستي از ملک هستي
اي خوشا مي و مي پرستي
ساقي ز جا خيز ، مي در قدح ريز ، قامت برافراز ، شوري برانگيز
کز دل برد غم ، وز جان برد تاب ، روي دل افروز، موي دل آويز
اي قبله رويت بهشتم
عشق تو باشد سرنوشتم