آذربايجان

آرزوي ما تويي تو
قبله دلها تويي تو
جان بي تو آرامي ندارد
کارام جان ما تويي تو
عاشقم اي مه به رويت
سرخوشم اي گل به بويت
مجنون تر از مجنون منم من
زيباتر از ليلي تويي تو
مي ده به ياران کهن
اي ماه من
مي ده که عمر دشمنان طي شد
دور نشاط و نوبت مي شد
شب سحر شد
مهر از افق جلوه گر شد
آه دل درويشان
سوزنده چون آذر شد
مطرب به شهناز، شوري عيان کن، آهنگ آذربايجان کن
بر خاک تبريز، اشگي فرو ريز، از فتنه گردون فغان کن
برگو که عشقت آذر به جانها زد
وين شعله آتش بر خانمانها زد
منزلگه شيران تويي
جان و سر ايران تويي
فرخنده باد ايام تو
کز نام تو
آشفته خاطر دشمن دون شد
مي در گلوي مدعي خون شد

١٣٢٦