برد آرام دلم، يار دلارام کجاست؟
آن دلارام که برد از دلم آرام کجاست؟
داده پيغام، که يک بوسه ترا بخشم، ليک
آنکه قانع بود از بوسه به پيغام کجاست؟
بي غم عشق، بگلزار جهان، تنگ دلم
در چمن، رنگ محبت نبود، دام کجاست؟
گر من از گردش ايام ملولم، نه عجب
آنکه خوشدل بود، از گردش ايام کجاست؟
جرعه نوشان رضا، نام تمنا نبرند
دل ناکام رهي را هوس کام کجاست؟