چشم فيروزه گون

ثرياي فيروزه گون چشم من
که چون آسمان پاس دلها نداشت
در انگشتري داشت فيروزه اي
که همرنگ آن چرخ مينا نداشت
همه خيره در جلوه و رنگ او
ولي جلوه در ديده ما نداشت
که فيروزه اي پربها بود ليک
بها پيش چشم ثريا نداشت

١٣٢٧