هوسها ميدمد زين باغ جوش گل تماشا کن
امل آشفته است آرايش سنبل تماشا کن
تعلقهاست يکسر حلقه زنجير سودايت
دو روزي گر هوس ديوانه ئي غلغل تماشا کن
گر آگاهي ز زخم دل مباش از ناله هم غافل
بعرض خنده گل شيون بلبل تماشا کن
سواد نسخه تحقيق اگر چشمت کند روشن
زهر جزو محقر انتخاب گل تماشا کن
بجيب هر بن مو جلوه خاصيست خوبي را
اگر چشم است و گر رخسار و گر کاکل تماشا کن
زبال و پر چه حاصل گر نديدي عرض پروازي
در آب و رنگ اينگلزار بوي گل تماشا کن
طپيدنهاي دل صد رنگ شور بيخودي دارد
دهان شيشه ئي واکرده ئي قلقل تماشا کن
کهن شد سير گل در عالم نيرنگ خودداري
کنون از خود برا آشفتن سنبل تماشا کن
چه حسرتها که دارد نردبان قامت پيري
عروج موج سيلاب از سر اين پل تماشا کن
بهشياري ندارد هيچکس آسودگي (بيدل)
دمي بيخود شو و کيفيت اين مل تماشا کن