مسکين دلم به داغ جفا ريش کرده اي
جور از همه جهان تو به من بيش کرده اي
دل ريش شد هنوز جفا مي کني بر او
اي پر نمک دلم همه بر ريش کرده اي
بر عاشقان جفا کني اي دوست روز و شب
ليکن ز جمله بر دل ما بيش کرده اي
گفتي که از فراق چه رنجت همي رسد
آري قياس ما ز دل خويش کرده اي