شماره ٧٣٥: باشد آن روز که آن فتنه به ما باز آيد

باشد آن روز که آن فتنه به ما باز آيد
ليک از آنگونه که او رفت، کجا باز آيد؟
رفت و باز آمدنش تا به قيامت نبود
اي قيامت، تو بيا زود که تا باز آيد
اي صبا، از سر آن کوي غباري به من آر
مگر اين دل که ز جا رفت به جا باز آيد!
يارب، اين سرو در آن باغ نه تنها مانده ست
باز پرسم خبر از باد صبا، باز آيد
چند روز است کزين سو گذري مي نکند
باز گوييد، مگر جانب ما باز آيد!
خسروا، رفتن او نه ز پيش آمدن است
به دعا ساز، خدايا، به دعا باز آيد