شماره ٥٧٦: غم من شادي کس را نپرسد

غم من شادي کس را نپرسد
نمدگر نرخ اطلس را نپرسد
چه مي پرسي؟ مپرس از آتش من
به وقت سوختن خس را نپرسد
به صد جان پيش او ميرم، اگر او
فراموشان واپس را نپرسد
رقيب گفت، کي آيم بر تو؟
بلا در آمدن کس را نپرسد
مپرس از خسروان، خسرو، دم عشق
که بلبل نام کرکس را نپرسد