شماره ٤٠٥: دو زلف تو که سر اندر زمين رسانيده ست

دو زلف تو که سر اندر زمين رسانيده ست
به لاله بوي گل و ياسمين رسانيده ست
دهان تست چنان تنگ يا کسي بر موم
نشان حلقه انگشترين رسانيده ست
رواست در حق شهد او هزار نيش زند
بران مگس که لبت زانگبين رسانيده ست
خوش است خنده پروين، اگر چه دندان را
ز رشک خنده پروين برين رسانيده ست
هزار نقش به يک تخته ايست نوک قلم
که تخت تو بر نقاش چين رسانيده ست