شماره ٢٥٧: مفلسي از پادشايي خوشتر است

مفلسي از پادشايي خوشتر است
مفسدي از پارسايي خوشتر است
پادشاهي راست درد سر، ولي
چون نگه کردم گدايي خوشتر است
پادشاهان چون به خود ندهند راه
با فقيران بي نوايي خوشتر است
آدمي چون کبر در سر مي کند
با سنگ کو، آشنايي خوشتر است
دل که از سوداي خوبان بشکند
آن شکست از موميايي خوشتر است
آشکارا عشقبازي بيا بتان
از بسي زهد ريايي خوشتر است
نيست لذت عشق را بعد از وصال
عشقبازان را جدايي خوشتر است
عشق دوتان، خسروا، از سر بنه
عشق با سر خدايي خوشتر است