1658 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.

ديوان فيض کاشاني

  • بس است (فيض) شکايت که پر شد اين دفتر
    ز دود دل که درو تار مو نمي گنجد
  • بيان چه سان بتوان از جمال او حرفي
    چه در بيان و زبان وصف او نمي گنجد
  • چو در خيال درآئي همين تو باشي تو
    که در مقام فنا ما و او نمي گنجد
  • اهل الديار اهل الديار هل جامع العشق القرار
    با عشق کي گنجد قرار ناصح برو شرمي بدار
  • با عشق کي گنجد قرار ناصح برو شرمي بدار
    با پند عاشق را چکار ناصح برو شرمي بدار
  • ديوان شمس

  • سخن در پوست مي گويم که جان اين سخن غيبست
    نه در انديشه مي گنجد نه آن را گفتن امکانست
  • خصوصا اندر اين مجلس که امشب در نمي گنجد
    دو چشم عقل پايان بين که صدساله رصد بيند
  • در و ديوار اين سينه همي درد ز انبوهي
    که اندر در نمي گنجد پس از ديوار مي آيد
  • ز شادي و ز فرح در جهان نمي گنجد
    دلي که چون تو دلارام خوش لقا دارد
  • ز شادي و ز فرح در جهان نمي گنجد
    که چون تو يار دلارام خوش لقا دارد
  • آن ماه که مي خندد در شرح نمي گنجد
    اي چشم و چراغ من دم درکش و مي بينش
  • بخرام بيا کاين دم والله که نمي گنجد
    ني ميوه و ني شيوه ني چرخ و مه و مه وش
  • در اين ايوان سربازان که سر هم در نمي گنجد
    من سرگشته معذورم که بي دستار مي گردم
  • سرم در چرخ کي گنجد که سر بخشيده فضل است
    دلم شاد است و مي گويد غم رب الفلق دارم
  • گفتم که چنان دريا در خمره کجا گنجد
    گفتا که چه داني تو اين شيوه و اين آيين
  • خامش که نمي گنجد اين حصه در اين قصه
    رو چشم به بالا کن روي چو مهش مي بين
  • آميخته با شاهد هم عاشق و هم زاهد
    وز ذوق نمي گنجد در کون و مکان اي جان
  • اي دل چو نمي گردد در شرح زبان من
    وان حرف نمي گنجد در صحن بيان من
  • آن حکم که از هيبت در عرش نمي گنجد
    بر پشت زمان مي نه بر روي زمين مي کن
  • عقلي که نمي گنجد در هفت فلک فرش
    اي عشق چرا رفت او در دام و جوال تو
  • ني فکر چو دام آمد دريا پس اين دام است
    در دام کجا گنجد جز ماهي بشمرده
  • وگر پرواز عشق تو در اين عالم نمي گنجد
    به سوي قاف قربت پر که سيمرغي و عنقايي
  • گه از مي و از شاهد گويم مثل لطفش
    وين هر دو کجا گنجد در وحدت اللهي
  • چنان نه اي تو که با تو دگر کسي گنجد
    ولي ز رشک لقب هاي طرفه بنهادي
  • ديوان وحشي بافقي

  • ز حرف و صوت بيرونست راز عشق من با او
    رموز عشق وجدانيست در گفتار کي گنجد