4899 مورد در 0.01 ثانیه یافت شد.

کليله و دمنه

  • ... بها که خريده شود رايگان نمايد. ...
  • تذکرة الاوليا عطار

  • ... که درويشي را به رايگان خريده اي ». گفت: «اي ابراهيم!درويشي را ...
  • ... عمري طمع داشتيم، رايگان در کنار اين جوان نهادند که از شکمش بوي ...
  • کليله و دمنه

  • من آن ترازوم اخلاص و دوستي ترا
    که هيچ گنج نتابد سر زبانه من
  • گفتم: اي عجب ، گنج در زير زمين مي بتوانيد ديد ، و از مکر صياد ...
  • ديوان ابوسعيد ابوالخير

  • مشهود و خفي چو گنج دقيانوسم
    پيدا و نهان چو شمع در فانوسم
  • پيام مشرق اقبال لاهوري

  • سکندر رفت و شمشير و علم رفت
    خراج شهر و گنج کان و يم رفت
  • جاويد نامه اقبال لاهوري

  • شاطران اين گنج ور آن رنج بر
    هر زمان اندر کمين يک دگر
  • ديوان امير خسرو

  • فروختم به يکي جرعه گنج عقل، آري
    شرابخواره نبيند کساد کالا را
  • توانگري به دل است، اي گداي با صد گنج
    چو راحتي نرساني، مشو عذاب النج
  • با بخت چه کارم ز پي وصل، که هرگز
    مدبر صفتان گنج به بنياد نيابند
  • غمت شد در دل شوريده ساکن
    که جاي گنج جز ويران نباشد
  • هم نفسان را خرد بيخت به غربال صدق
    در دل ويران شان گنج وفايي نديد
  • در گنج غيب نقد تمنا بسي ست، ليک
    ما را به چرخ دست دعايي نمي رسد
  • زلف تو هر موي و بادي در سرش
    لعل تو هر گنج و خوبي بر درش
  • اي، گنج دلها، مستيت، در قتل چابکدستيت
    درد من آمد مستيت، ديوانگي درمان من
  • افتاده راه من به دل و گنج معرفت
    گشت از خيال سيمبران دردخانه اي
  • نقل شاهانه تو پسته و عناب سزد
    مردمي کن، قدري گنج دهن بازگشاي
  • ديوان اوحدي مراغي

  • ز يک نا گه چه گنج دولتست اين؟
    که در دست اوفتاد اين بي نوا را
  • همچو گنجيست درين عالم ويران رخ او
    ياد آن گنج دوانيد به ويرانه مرا
  • مرا زيبد ار لاف شاهي زنم
    که در سينه گنج تمناي اوست
  • محبت تو، نگارا، چه گنج بود؟ ندانم
    که جاي او بجزين سينه خراب نيامد
  • شکنج سنبل پست تو گنج صورت و معني
    فريب نرگس مست تو زيب جامه و زيور
  • گنج در پيش چشم و ما مفلس
    دوست بر دستگاه و ما مهجور
  • عمري دگر ببايد و شلتاق عالمي
    تا گنج غارتي چو تو باز آيد از درم