4899 مورد در 0.01 ثانیه یافت شد.

ديوان شمس

  • آمده که رهزنم بر سر گنج شه زنم
    آمده ام که زر برم زر نبرم خبر برم
  • مرا رنج تو نگذارد که رنجوري به من آيد
    مرا گنج تو نگذارد که درويش و مقل باشم
  • نفس چون قارون ز سعي ما درون خاک شد
    بعد از آن مردانه سوي گنج قارون تاختيم
  • وحي در ايشان بود گنج به ويران بود
    تا که زر پخته را ره نبرد هيچ خام
  • من کيسه ها مي دوختم در حرص زر مي سوختم
    ترک گدارويي کنم چون گنج ديدم در کمين
  • گر گنج خواهي سر بنه ور عشق خواهي جان بده
    در صف درآ واپس مجه اي حيدر کرار من
  • بر هر گلي خاري بود بر گنج هم ماري بود
    شيرين مراد تو بود تلخي و صبرت آن من
  • گفتم چو خواهي رنج من آن رنج باشد گنج من
    من بوهريره آمدم رنج و غمت انبان من
  • گه اسير چار و پنج گه ميان گنج و رنج
    سود من بي روي تو بد زيان اندر زيان
  • ز رنجم گنج ها داري ز خارم جفت گلزاري
    چه مي نالي به طراري منم سلطان طراران
  • چغز اگر خمش بدي مار شدي شکار او
    چونک به کنج وارود گنج شود جو و تسو
  • چه دواها که مي کند پي هر رنج گنج تو
    چه نواها که مي دهد به مکان لامکان تو
  • در ده ويرانه تو گنج نهان است ز هو
    هين ده ويران تو را نيز به بغداد مده
  • هر نور را ناري بود با هر گلي خاري بود
    بهر حرس ماري بود بر گنج هر ويرانه اي
  • اسرار آن گنج جهان با تو بگويم در نهان
    تو مهلتم ده تا که من با خويش آيم پاره اي
  • برد همه رخت مرا نيست مرا برگ کهي
    آنک ز گنج زر او من نرسيدم به جوي
  • گنج دل زمين منم سر چه نهي تو بر زمين
    قبله آسمان منم رو چه به آسمان کني
  • گر به مثال اقرضوا قرض دهي قراضه اي
    نيم قراضه قلب را گنج کني و کان کني
  • جان و دل فقير را خسته دل اسير را
    از صدقات حسن خود گنج نياز مي کني
  • نفس خسيس حرص خو عاشق مال و گفت و گو
    يافت به گنج رحمتت از دو جهان فراغتي
  • عالم خاک همچو تل فقر چو گنج زير او
    شادي کودکان بود بازي و لاغ بر تلي
  • چشم هر آنک بسته شد تابش حرص خسته شد
    و آنک ز گنج رسته شد گشت گران و کاهلي
  • ز جام باده عرشي حصار فرش ويران کن
    پس آنگه گنج باقي بين در اين ويرانه اي ساقي
  • چو دررفتي در آن مخزن منزه از در و روزن
    چو عيسي سوزنت گردد حجب چون گنج قاروني
  • اي خداوند شمس دين صد گنج خاک است پيش تو
    تا چه باشد عاشق بيچاره اي يک دانگي