نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
1658 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.
ديوان فيض کاشاني
درين گلشن من بيدل ببوي يار ميگردم
پي
گنجي
درين ويرانه همچون مار ميگردم
ديوان اشعار منصور حلاج
چو اندر خلوت خاصش بدين هستي نمي
گنجي
ز دربانش چه ميپرسي چو حلقه پيش دربانش
اي آنکه در ديار دلم خانه کرده اي
گنجي
از آنمقام بويرانه کرده اي
مثنوي معنوي
پرس پرسان مي کشيدش تا بصدر
گفت
گنجي
يافتم آخر بصبر
در زمين بوديم و غافل از زمين
غافل از
گنجي
که در وي بد دفين
کان فلاني يافت
گنجي
ناگهان
من همان خواهم مه کار و مه دکان
خواجه فردا و حالي پيش او
او نمي بيند ز
گنجي
جز تسو
چونک
گنجي
هست در عالم مرنج
هيچ ويران را مدان خالي ز گنج
قصد
گنجي
کن که اين سود و زيان
در تبع آيد تو آن را فرع دان
مال او يابد که کسبي مي کند
نادري باشد که بر
گنجي
زند
هر کسي شد بر خيالي ريش گاو
گشته در سوداي
گنجي
کنج کاو
هر که رنجي ديد
گنجي
شد پديد
هر که جدي کرد در جدي رسيد
اندر آن رقعه نبشته بود اين
که برون شهر
گنجي
دان دفين
تا چه ديدي خواب دوش اي بوالعلا
که نمي
گنجي
تو در شهر و فلا
در فلان موضع يکي
گنجي
است زفت
در پي آن بايدت تا مصر رفت
در فلان کوي و فلان موضع دفين
هست
گنجي
سخت نادر بس گزين
ديده ام خود بارها اين خواب من
که به بغدادست
گنجي
در وطن
ديوان شمس
چو در آن حلقه بگنجي زبر معدن و
گنجي
هوس کسب بيفتد ز دل مکسبه کوشت
چو گنج از خاک بيرون اوفتادم
که
گنجي
بودم و قارون نبودم
بر سر
گنجي
چو ماري خفته اي
من چو مار خسته پيچانت کنم
چون تن عاشق درآيد همچو
گنجي
در زمين
صد دريچه برگشايد آسمان عاشقان
تا نگردي پاک دل چون جبرئيل
گر چه
گنجي
درنگنجي در جهان
بر سر
گنجي
چو ماري خفته اي اي پاسبان
همچو مار خسته پيچانت کنم نيکو شنو
ببيند سنگ سر خود درون لعل و پيروزه
که
گنجي
دارم اندر دل کند آهنگ بالايي
يکي
گنجي
پديد آمد در آن دکان زرکوبي
زهي صورت زهي معني زهي خوبي زهي خوبي
صفحه قبل
1
...
52
53
54
55
56
...
67
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن