نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
4899 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.
هفت اورنگ جامي
ز خلوتخانه آن
گنج
نهفته
برون آمد چو گلزار شگفته
ديوان عرفي شيرازي
بوسه اول که کليد اثر
زد بدر
گنج
بدايع گهر
در گهر افشاني
گنج
آفرين
بود محمد گهر اولين
گنج
معاني به ثناي خداي
بسکه برافشاند ونبودش سراي
اي که دهي
گنج
عطارايگان
گوهر گنجينه بعرفي فشان
پيروي حسن ادب کرده ام
گنج
نيابم زطلب کرده ام
نخل معاني ثمر افشان ازو
گنج
الهي گهر افشان ازو
کليد
گنج
معني ده بدستم
وگرنه مستم اينک در شکستم
تعالي الله زهي
گنج
عنايت
زهي بحر گهر سنج عنايت
عنايت کرد
گنج
بندگي نام
وزو سرمايه آغاز و انجام
ديوان امير خسرو
همانست
گنج
که ديدي چو خاک هر گنجي
که زير خاک نهي، خاک بر سر آن
گنج
ديوان خاقاني
او ز من خراب دل کرد چو
گنج
پي نهان
من که خرابه اندرم
گنج
نهان من کجا
تا به افزون برد رنج و
گنج
افزون برگشاد
رنج هاي هرکسي را
گنج
ها دادش جزا
تو آن مشنو که مرغ شوم خواهد جاي ويران را
گرت
گنج
دل آباد است سوي
گنج
ويران شو
ديوان خواجوي کرماني
از دل تنگم کجا بيرون تواني رفت از آنک
گنج
لطفي
گنج
را در کنج ويران چاره نيست
ديوان سلمان ساوجي
گنج
باد آورد سيم برف بود اندر زمين
چون زر قارون فرو برد اين زمان
گنج
و سيم
ديوان سنايي
رسول مرسل تازي که برزد با وي از کوشش
همين
گنج
زميني را همان
گنج
سمايي را
شاعران گنجور و مدحش دست و مالش
گنج
او
گنج
خود را پاي رنج دست هر گنجور کرد
ديوان شاه نعمت الله ولي
گنج
او در کنج دل مي جو که آنجا يافتيم
جاي
گنج
عشق او کنج دل ويران ماست
همه عالم طلسماتند و اسما
گنج
و ما خازن
از آن هر کنج ويرانه به
گنج
او بود معمور
دلم گنجينه عشق است و نقد
گنج
او در وي
اگر
گنج
خوشي جوئي بجو در کنج ويرانش
نقدي از
گنج
غم عشق تو در دل دارم
اين چنين نقد به صد
گنج
روان نفروشم
کشکول شيخ بهايي
... دنيائي ايستاده اي،
گنج
اموال و
گنج
مردان. ...
ديوان صائب
گنج
را زين پيش در ويرانه مي کردم نهان
اين زمان در
گنج
پنهان مي کنم ويرانه را
در دل خاک، شهان
گنج
گهر گر دارند
گنج
بي سيم و زران جز غم پنهاني نيست
صفحه قبل
1
...
44
45
46
47
48
...
196
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن