4899 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.

مظهر العجايب عطار

  • شاه گنج بيکران کردش نثار
    هيچ درويشي نماندش در ديار
  • کرده بر گنج معاني روزني
    روزني باشد زبان اندر تنش
  • مرا گنج معاني شد مسخر
    بيمن همت اولاد حيدر
  • مرا گنج معاني هست در دل
    کتبهايم شده فضل فضايل
  • مرا گنج معاني بس کبير است
    اميرالمومنينم دستگير است
  • مرا گنج معاني او بداده
    منم خاک ره آن شاهزاده
  • جوهر الذات عطار

  • چو گنج راز داديمت نهاني
    ببخشم جوهرت تا برنشاني
  • نمانده عقل اسرار جهاني
    درون جسم و جان گنج نهاني
  • ز گنج عشق جوهرداري امروز
    زبار خويش گشتستي تو پيروز
  • دراين گنجست گنج اريار جوئي
    نهادتست و تو ديدار اوئي
  • ز مار نفس اگر يابي رهائي
    بيابي گنج اينجا پادشاهي
  • زهي گنجي که اندرجمله پيداست
    دل عشاق اندر گنج شيداست
  • کسي اين گنج يابد ازنهاني
    همو فاش آورد اندر معاني
  • بوقتي گنج يابي کز نمودار
    تو بشناسي يقين شيطان ابامار
  • سوي آن گنج او راهت نمايد
    بنور شرع ناگاهت نمايد
  • حقيقت گنج او بشناس مطلق
    کزو دريافت منصور اين اناالحق
  • حقيقت گنج ازو شد آشکاره
    ولي کردندش اينجا پاره پاره
  • حقيقت گنج بنمود از نمودار
    ز عشق خويشتن بررفت بردار
  • نشاني يافتم در بي نشاني
    حقيقت يافتم گنج معاني
  • زناگه دست سوي گنج بردم
    نديدم هيچ چندي رنج بردم
  • چو مخفي بود گنج يار اينجا
    چگويم نيستم گفتار اينجا
  • حقيقت گنج مخفي ماند بيشک
    طلبکارند اينجا گه يکايک
  • از آن توست اينجا گنج اسرار
    ولي اينجا طلسمت ناپديدار
  • حقيقت گنج عشاقست اينجا
    کسي کوعين متشاقست اينجا
  • طلسمي ديد صورت آشکاره
    نهاده بر سر گنج او نظاره