4899 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.

الهي نامه عطار

  • در گنج آلهي بر گشادم
    آلهي نامه نام اين نهادم
  • اگر خوش گوي گردم گوي بردم
    در گنج عبارت برگشادم
  • هيلاج نامه عطار

  • زهي از تيرگي ديدار کرده
    طلسم گنج پر اسرار کرده
  • توي گنج و چنين محروم مانده
    ميان کافري مظلوم مانده
  • کجا يابي خبر از گنج معني
    اگرچه برکشيدي رنج معني
  • اگر بيسر شوي گنج تو پيداست
    بيابي آنزمان بيشک معماست
  • زماني گنج اندر پيش داري
    زماني عقل پيش انديش داري
  • حقيقت گفت و گنجش يافتستم
    بسوي گنج خود بشتافتستم
  • مرا گنج معاني آشکار است
    مرا گفتار او ناپايدار است
  • سوي گنج حقيقت راه داري
    بحمدالله دلي آگاه داري
  • دل تو گنج راز کبريايست
    حقيقت جان تو کلي خدايست
  • طلسمت بشکن آنگه گنج بردار
    ترا ميگويم از هستي خبردار
  • خسرو نامه عطار

  • لطايف گوي ر مزلايزالي
    معارف جوي گنج ذوالجلالي
  • مصيبت نامه زاد رهروانست
    الهي نامه گنج خسروانست
  • ميان بحر بودش يک جزيره
    همه گنج شه آنجابد ذخيره
  • ميان سيم و زر سازم نشستش
    کليد گنج بسپارم بدستش
  • کسيرا آنچنان گنج نهاني
    دهن بندد بآب زندگاني
  • الا اي روشنايي بخش بينش
    تويي گنج طلسم آفرينش
  • مصيبت نامه عطار

  • گر ترا صد گنج زر متواريست
    از همه مقصود برخورداريست
  • اي بشب گنج الهي يافته
    از شباني پادشاهي يافته
  • چون تو اينجا آمدي دستي تهي
    ميروي بااينهمه گنج آنگهي
  • لازم درد دل عطار باش
    وز هزاران گنج برخوردار باش
  • لسان الغيب عطار

  • جوهر مظهر ز گنج غيب تست
    سرپنهاني بزير جيب تست
  • درفقيري يافتم گنج نهان
    ميکند اينجا لسان آنرا عيان
  • اگر رمزي ازين معني بداني
    ترا بهتر ز گنج شايگاني