4899 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.

حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي

  • بود مفتاح گنج خانه خود
    بود مصباح آسمان وجود
  • که عمارت سراي رنج بود
    در خرابي مقام گنج بود
  • در غرورش توانگر و درويش
    راست همچون خيال گنج انديش
  • راز اين کلبه نفس غمازست
    عقل کل گنج خانه رازست
  • از پي پنج روزه بدمردي
    گنج عقبي به دنيي آوردي
  • در غرورش توانگر و درويش
    شاد همچون خيال گنج انديش
  • رو که نايد نصيب گنج ترا
    از ترازوي بادسنج ترا
  • رنج کاران و گنج لاشانند
    زر نگهدار و راز پاشانند
  • پسري داشت شيخ ناهموار
    گنج پرداز و رنج نابردار
  • ملک ويران و گنج آبادان
    نبود جز طريق بيدادان
  • گنج را همچو رنج بگذارد
    راز را همچو دين نگهدارد
  • گفتم اين و برت فرستادم
    در گنج علوم بگشادم
  • ديوان سيف فرغاني

  • نهاده پادشاه پادشاهان
    کليد گنج در دست عطايم
  • شده همچو حلاج مغلوب عشق
    زده خويشتن گنج اسرار بر
  • ناگزيرست عشق را محنت
    پاسبانند گنج را ماران
  • ديوان شاه نعمت الله ولي

  • مخزن اسرار او ما يافتيم
    نقد گنج کنج ويرانيم ما
  • مخزن گنج جمله اسما ما
    نور چشم تمام اشيا ما
  • نور معني نموده در صورت
    گنج اسما نهاده در اشيا
  • طلسم گنج عشق دوست مائيم
    ولي مفتاح مغلق اوست درياب
  • گرتو در کنج فنا ساکن شوي
    عاقبت گنج بقا بنمايدت
  • کنج دل گوشه ويرانه اوست
    گنج او حاصل گنجينه ماست
  • نقد گنج خزانه عالم
    حاصلات دفينه دل ماست
  • نقدي است دفينه در دل ودل
    گنجينه گنج پادشاهي است
  • نعمت الله گنج سلطاني
    مي کند صرف هر گدا پيوست
  • گنج عشقش حساب نتوان کرد
    بي حسابش حساب نتوان يافت