نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
4899 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.
شاهنامه فردوسي
بخوانم سپاه پراگنده را
برافشانم اين
گنج
آگنده را
چنين بود پاداش رنج مرا
به آهن بياراست
گنج
مرا
وزان جايگه سوي ايران کشيد
همه
گنج
سوي دليران کشيد
بيفزايدش کامگاري و
گنج
بود شادمان در سراي سپنج
کنون مانده اندر کف روميان
نژاد بزرگان و
گنج
کيان
همه
گنج
گشتاسپ و اسفنديار
همان ياره و تاج گوهرنگار
ز
گنج
نهان کرده بر کوهسار
بياورد با خويشتن يادگار
چو بيندش بپذيرد اين خواسته
ز هرگونه يي
گنج
آراسته
دريغ آن پراگندن
گنج
من
فرستادن مردم و رنج من
هنرمند را خلعت آراستي
ز
گنج
آنچ پرمايه تر خواستي
اگر پادشا آز
گنج
آورد
تن زيردستان به رنج آورد
يکي پادشا پاسبان جهان
نگهبان
گنج
کهان و مهان
پناهي بود
گنج
را پادشا
نوازنده مردم پارسا
پراگنده
گنج
و سپاه ورا
بياراست ايوان و گاه ورا
به آگندن
گنج
شادان بود
به زفتي سر سرفرازان بود
ببايد در پادشاهي سپاه
سپاهي در
گنج
دارد نگاه
ز
گنج
جهاندار ايران ببرد
يکايک به نعمان منذر سپرد
نهفته مرا
گنج
و آگنده هست
همان نامداران خسروپرست
ببخشيد دينار
گنج
و درم
به مزد روان جهاندار جم
چرا
گنج
آن رفتگان آوريم
وگر دل به دينارشان گستريم
کز اندازه دادت همي بگذرد
ازين خامشي
گنج
کيفر برد
نسازيم ازان رنج بنياد
گنج
نبنديم دل در سراي سپنج
بود مام کودک نهفته نياز
بدوبر گشايم در
گنج
باز
غنيمت همه بهر لشکر نهاد
نيامدش از آگندن
گنج
باد
هم از
گنج
ماشان بتوزيد فام
به ديوانهايشان نويسيد نام
صفحه قبل
1
...
30
31
32
33
34
...
196
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن