4899 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.

جام جم اوحدي مراغي

  • مرغ همت ز گنج خانه حال
    بر وجود بگستراند بال
  • آنکه اندر جهان ندارد گنج
    چون توان آگنيدنش در کنج؟
  • گنج معنيست اينکه پاشيدم
    نه کتابي که بر تراشيدم
  • ديوان انوري

  • درخت مفلس از گنج طبيعت
    توانگر شد به انواع جواهر
  • غور ناکرده اندرو منحول
    گنج ناديده اندرو تضمين
  • عاقبت عافيت آموز را
    گنج بزرگست پس از رنج خرد
  • ايا کان مروت صدر والا
    مکان مردي و گنج لطائف
  • ديوان بيدل دهلوي

  • قفل گنج زراست خاموشي
    از صدف پرس اين معما را
  • اگر غناطلبي مشق خاکساري کن
    حضور گنج براتيست سرنوشت خراب
  • ديوان پروين اعتصامي

  • نکردي نگهباني خويش، چند
    به گنج وجودت نگهبان کنند
  • زمانه به گنج تو تا چشم دارد
    نياموزدت شيوه پاسباني
  • هزاران گنج را گشتم نگهبان
    بدين بي پائي و ناپايداري
  • شاهنامه فردوسي

  • وزان پس همه گنج آراسته
    فراز آوريده نهان خواسته
  • نماينده شب به روز سپيد
    گشاينده گنج پيش اميد
  • کليد در گنج آراسته
    به گنجور او داد با خواسته
  • در گنج خاور گشادند باز
    بديدند هول نشيب از فراز
  • ز گنج گهر تاج زر خواستند
    همي پشت پيلان بياراستند
  • بدو گفت مهراب بستان کليد
    غم گنج هرگز نبايد کشيد
  • نهفته همه گنج کابلستان
    بکوشم رسانم به زابلستان
  • سزاوار او خلعت آراستند
    ز گنج آنچه پرمايه تر خواستند
  • همه گنج پيش تو آراستست
    اگر تخت عاجست اگر خواستست
  • بياورد پس دفتر خواسته
    يکي نخست گنج آراسته
  • تن پهلوان را نيارم به رنج
    فرستمش هرگونه آگنده گنج
  • همي گنج بي رنج بگزايدش
    چراگاه مازندران بايدش
  • سپارم به تو گنج آراسته
    بيابي بسي خلعت و خواسته