نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
1658 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.
حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة سنايي
دشمنش دل نهاد بر کم دل
بي بها
رايگان
خورد غم دل
تن بد را بهاش جان خواهد
دل نيک تو
رايگان
خواهد
ديوان سيف فرغاني
جان ميدهد وجهان خود آن تست
دل وصل تو
رايگان
نمي خواهد
ديوان شاه نعمت الله ولي
چو پادشاه کريم است حضرت سلطان
هزار گنج به هر بنده
رايگان
بخشد
کشکول شيخ بهايي
جان ده بهاي يکشبه وحدت اي حريف
گوگرد سرخ کس نستاند به
رايگان
ديوان صائب
اگر بايد به دشمن
رايگان
دادن متاع خود
مکن زنهار تا ممکن بود با دوستان سودا
تا دل گرم که گردد مشرق اقبال او
نور داغ عشق نبود
رايگان
چون آفتاب
چو بار طرح گرانم همان به ميزانش
اگر چه جنس مرا چرخ
رايگان
برداشت
دل نيست گوهري که به کس
رايگان
دهند
در يتيم، مهره هر گاهواره نيست
خوشم به وقت خوش از نعمت جهان صائب
بهشت را کسي از دست
رايگان
ندهد
زين پيشتر متاع سخن
رايگان
نبود
گرد کسادي از پي اين کاروان نبود
چون سايه هماي خرد نيست
رايگان
تا بر سر که سايه کند شاهباز عشق ؟
تا مي توان به دامن پاک صدف فشاند
صائب مريز گوهر خود
رايگان
به خاک
هر قطره را کنم چو صدف گوهر خوشاب
من آن نيم که آب کسي
رايگان
خورم
تو قدر درد و غم جاودان چه مي داني؟
حضور عافيت
رايگان
چه مي داني؟
نقد حيات داده اي از دست
رايگان
چون سکه دل به درهم و دينار بسته اي
دل نيست گوهري که ز کف
رايگان
دهند
انگشت خويش زخمي دندان چه مي کني؟
خم شده است از بار منت پشت خاک
گوهر از بس
رايگان
افکنده اي
ديوان عطار
غمهاش به جان اگر فروشند
مي خر که هنوز
رايگان
است
وصل تو چون به جان نمي يابند
به چو من کس به
رايگان
نرسد
هر دل که زعشق تو خبر يافت
صد جانش به
رايگان
گران بود
مي ندهد او به جان گرانمايه بوسه اي
پنداشتي که بوسه چنين
رايگان
دهد
از در سرشک و گوهر اشک
بس گنج که
رايگان
نهادم
گر نيست به عز قرب راهت
در بعد به
رايگان
فرو شو
آنچه آن کس نيافت و جان درباخت
من ز حق
رايگان
همي يابم
صفحه قبل
1
...
24
25
26
27
28
...
67
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن