4899 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.

هيلاج نامه عطار

  • کنون ما گنج خود کلي فشانيم
    که در عين اليقين گنج عيانيم
  • وليکن گنج او با رنج باشد
    يقين درمان او با گنج باشد
  • اشتر نامه عطار

  • گويد اين گنج از کجا آورده است
    يا مگر اين گنج از شه برده است
  • مرمرا صد گنج ديگر هست بيش
    بامنست آن گنج ليکن هست پيش
  • که من آن در را ربايم گنج چيست
    اندر آنجا گنج و زر از بهر کيست
  • چون مرا در گشت پيدا آنزمان
    گنج گوهر چه و گنج آسمان
  • رنج بايد برد تا گنج آيدت
    گنج در دست تو بي رنج آيدت
  • اي بسا مفلس که بگرفتند گنج
    گنج را ديد آن چنان بيدرد و رنج
  • خسرو نامه عطار

  • بنام آنکه گنج جسم و جان ساخت
    طلسم گنج جان هر دو جهان ساخت
  • ز گنجش گنج قارون صدقه يي بود
    کليد گنج او را حلقه يي بود
  • چو آن گنج گهر را باز دادند
    بصدقه گنج زر را در گشادند
  • علي الجمله چو شه گنج گهريافت
    دلش صد گنج شادي بيشتر يافت
  • مختار نامه عطار

  • از گنج يقين چگونه يابم گهري
    کز گنج يقين طلسم مي بينم و بس
  • مصيبت نامه عطار

  • زانکه آنجا جهد را مقدار نيست
    گنج را ز گنج کس بر کار نيست
  • از تو شد اي اهل گنج و مرد کار
    گنج مخفي حقيقت آشکار
  • لسان الغيب عطار

  • درنگر امروز گنج فقر تو
    زانکه باشد گنج فقر اينجا نکو
  • راه طي کردم بديدم گنج دل
    از پري گنج من گشتم خجل
  • بود هم مرهم ريش اندران گنج
    بود هم نوش و هم نيش اندران گنج
  • مظهر العجايب عطار

  • خلقها در رنج گنج اند او نهان
    گنج دارم من به عين تو عيان
  • گنج و مايه حب او باشد تو را
    چون نداري گنج گردي بينوا
  • مرا گنج معاني در ظهور است
    از آن اين مظهر من گنج نور است
  • جوهر الذات عطار

  • ز شيطان گنج تو مخفي بماندست
    ترا آن گنج آسان ميدهد دست
  • نه از تست گنج تو از وي حذر کن
    زمار و گنج اينجا گه حذر کن
  • ب آسان کي بدست آيد چنين گنج
    اگر اين گنج ميخواهي ببر رنج
  • اگر اين گنج ميخواهي بزودي
    که يابي گنج حق اينجا تو بودي