1658 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.

الهي نامه عطار

  • از آن مي سوزم و زان مي گدازم
    که موئي در نمي گنجد چه سازم
  • در او معدوم شو اي گشته موجود
    تو و او در نمي گنجد چه مقصود
  • هيلاج نامه عطار

  • همه شرع است شيخ از ديد توحيد
    نمي گنجد در اين اسرار تقليد
  • اگر خواهي شدن سوي خرابات
    نمي گنجد در اينجا عين طامات
  • تو در تقليد و من در سر توحيد
    کجا گنجد يقين توحيد و تقليد
  • ترا پيداست ذات ما بدينحرف
    ولي روغن کجا گنجد در اين ظرف
  • درينمعني عجب افتاد آن پير
    نمي گنجد در اين اسرار تدبير
  • خدا پاک و منزه در حقيقت
    کجا گنجد درين عين طبيعت
  • سخن از عشق ميگويد نه از عقل
    کجا گنجد بنزد عشق از نقل
  • از آن مستم که در عين خرابات
    نمي گنجد همي طاوس و طامات
  • خسرو نامه عطار

  • کسي را ماه آيد زاسمان پيش
    چگونه در زمين گنجد بينديش
  • بگو تا عقل پيش او چه سنجد
    چنان ذاتي کجا در عقل گنجد
  • مختار نامه عطار

  • آن دانه که در دل زمين افکندند
    گر شاخ زند در دو جهان کي گنجد
  • زان تنگ دهان مي بنگويم سخني
    تنگ است دهان برون نمي گنجد از او
  • اي موي ميان! از کمرت در رشکم
    کانجا که وي است موي مي در گنجد
  • جوهر الذات عطار

  • در اينجا نيست صورت نيز معني
    نمي گنجد در اينجا عين دعوي
  • چو در خلوت نشيند يار با يار
    اگر موئي بود کي گنجد اغيار
  • پسر گفت اي پدر گفتي حقيقت
    کجا گنجد حقيقت در طريقت
  • در آن دريا شدم بيخود ابا خود
    نمي گنجد در آن دريا چرا بد
  • مئي خوردم که جان محوست در يار
    نمي گنجد بجز دلدار ديار
  • نمي گنجد بجز جانان درونم
    که جانان شد درون و هم برونم
  • نمي گنجد بجز جانان در اين دل
    که او نگشاد ما را راز مشکل
  • صفاتت برتر است از عقل و افعال
    کجا گنجد ز علم عالمان قال
  • در آن مي جان کجا گنجد زماني
    که آندم نيست اينجا کل مکاني
  • در آن مي در خدا بيني حقيقت
    نمي گنجد دگر اينجا دقيقت
  • نمي گنجد در اين قصه چه و چون
    زبيچونست اين اسرار بيچون
  • مقام جان در آنجا هست بيشک
    نمي گنجد دوئي آنجا بجز يک
  • نميگنجد در اينجا کفر و اسلام
    کجا گنجد در اينجا ننگ با نام
  • کجا تقليد گنجد در برت دوست
    بديدم مغز اکنون محو شد پوست
  • چو صورت جان شود در ديدن ديد
    کجا گنجد حقيقت گفت تقليد
  • که گنجد اندر اين اجسام جانان
    نميگنجد حقيقت راز در دل
  • ديوان عراقي

  • در دل تنگم نمي گنجد جهان
    خود نگنجد دشمن اندر جاي دوست
  • اين لحظه از آن شادم کاندر دل تنگ من
    غم جاي نمي گيرد، تيمار نمي گنجد
  • رو بر در او سرمست، از عشق رخش، زيراک:
    در بزم وصال او هشيار نمي گنجد
  • شيداي جمال او در خلد نيآرامد
    مشتاق لقاي او در نار نمي گنجد
  • چون پرده براندازد عالم بسر اندازد
    جايي که يقين آيد پندار نمي گنجد
  • از گفت بد دشمن آزرده نگردم، زانک:
    با دوست مرا در دل آزار نمي گنجد
  • خواهي که درون آيي بگذار عراقي را
    کاندر طبق انوار اطوار نمي گنجد
  • در ديده پر آبم جز يار نمي آيد
    وندر دلم از مستي جز يار نمي گنجد
  • با اين همه هم شادم کاندر دل تنگ من
    غم چاره نمي يابد، تيمار نمي گنجد
  • کو جام مي عشقش؟ تا مست شوم زيراک:
    در بزم وصال او هشيار نمي گنجد
  • کو دام سر زلفش؟ تا صيد کند دل را
    کاندر خم زلف او دلدار نمي گنجد
  • چون طره برافشاند اين روي بپوشاند
    جايي که يقين آيد پندار نمي گنجد
  • عشقش چو درون تازد جان حجره بپردازد
    آنجا که وطن سازد ديار نمي گنجد
  • غم گرچه خورد جانم، هم غم نخورم زيراک:
    اندر حرم جانان غمخوار نمي گنجد
  • خواهي که درآيي تو، بگذار عراقي را
    کاندر حرم جانان جز يار نمي گنجد
  • در تنگناي وحدت کثرت چگونه گنجد
    در عالم حقيقت بطلان چه کار دارد؟
  • در هر آيينه اي نمي گنجد
    عکس روي نگار چتوان کرد؟
  • در صومعه نگنجد، رند شرابخانه
    عنقا چگونه گنجد در کنج آشيانه؟
  • آنکه اندر جهان نمي گنجد
    در ميان دل حزين چه خوش است ؟