نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
4899 مورد در 0.01 ثانیه یافت شد.
هفت اورنگ جامي
چو در دستش نهي دست ارادت
به دست آيد تو را
گنج
سعادت
چه خوش گفت آن دل او
گنج
عرفان
که باشد روزه داري صرفه نان
ديوان هلالي جغتايي
هنوز جلوه آن
گنج
حسن پنهان بود
که عشق فتنه درين عالم خراب انداخت
بي مه خويش، هلالي، چه کنم عالم را؟
گنج
چون نيست، چرا ساکن ويرانه شوم؟
گنج
حسن دگران را چه کنم بي رخ تو؟
من براي تو خرابم، تو براي دگران
شمع جمعي و همه سوخته وصل تواند
گنج
حسني و جهاني همه ويران از تو
شاه و درويش هلالي جغتايي
در سخن پنج
گنج
مي بايد
نه ز ابيات پنج مي بايد
ديوان عرفي شيرازي
معيار سخن بود تو هم
گنج
تميزي
ديگر چه توان گفت ببين معجز دم را
نکرده گوهر مدحي نثار کس هرگز
گهر شناس ضميرم که
گنج
ريز افتاد
کليد جاه تو يارب چه تيز دندانست
که مهر
گنج
طبيعت شکست و قفل گشاد
آز را دست از سخاوت تو
در گريبان
گنج
قارون باد
به آستين کريمش که هست
گنج
افشان
به آستان حريمش که هست ناصيه زار
درج اميد و
گنج
دعا را گهر نماند
دست دلم بجيب رضا کرد روزگار
مگر بدامن احسان شاه زد پنجه
که
گنج
سيم وزرش رويداز بنان نرگس
گوهر قيمتي
گنج
ازل بودم ليک
ره بيعزتي جنس فراوان رفتم
مذهب عرفي بگير ملت قارون بهل
گنج
هنر ريختن به ز درم داشتن
بهر من کز هنر تهي دستم
گنج
شرم و حيا فرستادي
رهرو طبعم اگر قطع کند وادي خواب
بر سر
گنج
معاني همه ره دارد پاي
زفضل ناطقه ،
گنج
معاني افشاني
باهل بزم خرد اين صلا مبارک باد
حسود جاه تو دارد هزار
گنج
مراد
ولي کليد حصولش ، بجيت قارون است
ز بسکه
گنج
هوس دشمنت بخاک برد
بروز حشر تسلي فروش قارون باد
نفروخت مشت خاک طمع هيچکس که تو
با
گنج
شايگانش بسودا نيامدي
کسي که ديده بحسن توآشنا کردست
هزار
گنج
گهر صرف توتيا کردست
آنرا که در
گنج
سعادت نگشايند
تشويق تمناي کم و بيش کفافست
من از فريب عمارت گدا شدم ورنه
هزار
گنج
بويرانه در دل افتادست
صفحه قبل
1
...
174
175
176
177
178
...
196
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن