نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
4899 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.
شرف نامه نظامي
بهم کردم آن
گنج
آکنده را
ورق پاره هاي پراکنده را
ببخشيد چندان در آن روز
گنج
که آمد زمين از کشيدن به رنج
ز بس
گنج
دادن به ايران سپاه
ز دامن گهر موج زد بر کلاه
بلند آفتابي که شد
گنج
بخش
بدادن نگردد تهي چون درخش
چو شه پاي بر تخت زرين نهاد
ز
گنج
سخن حصن روئين گشاد
فرشته کنم ديو هر خانه را
برآرايم از
گنج
ويرانه را
جهاندار گفت از خداوند گاه
به اندازه قدر او
گنج
خواه
به خروارها
گنج
زر بر گرفت
به عزم بيابان ره اندر گرفت
همه خانه در
گنج
و گوهر گرفت
در و بام در مشگ و عنبر گرفت
بفرمود تا خازن زود خيز
کند پيل بالا بر او
گنج
ريز
در آن بوم آباد و جاي مهان
زمانه بسي
گنج
دارد نهان
زن کاردان با همه کاخ و
گنج
ز طاعت نهد بر تن خويش رنج
به آتش بر آن شوشه مشک سنج
چو مار سيه بر سر چاه
گنج
بفرمود شه تا رقيبان
گنج
کشند از پي ميهمان پاي رنج
پريچهره با آن پري پيکران
شدند از بسي
گنج
و گوهر گران
غني کرد گردنکشان را ز
گنج
ز گوهر کشي لشگر آمد به رنج
جهاندار چون ديد کز
گنج
و زر
غنيمت کشان را گران گشت سر
ز بس
گنج
و گوهر که دربار داشت
بهر جا که شد راه دشوار داشت
به کوه و به صحرا و سختي و رنج
سپاهش به گردون کشيدند
گنج
نبايد که ضايع شود رنج او
شود روزي دشمنان
گنج
او
جوابش چنان آمد از پيش بين
که شه
گنج
پنهان کند در زمين
سپه نيز با شاه فرمان کنند
به ويرانها
گنج
پنهان کنند
بفرمود تا هر کرا
گنج
بود
نهان کرد کز بردنش رنج بود
پراکنده هر يک در آن کوه و دشت
به گل
گنج
پوشيد و خود بازگشت
ز هنجار ديگر درآمد به روم
فرو ماند
گنج
اندران مرز و بوم
صفحه قبل
1
...
160
161
162
163
164
...
196
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن