نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
4899 مورد در 0.01 ثانیه یافت شد.
ديوان قاآني
دهان تنگ تو را نيست
گنج
آنکه کند
بيان اجر شهيدان خود بروز حساب
نايب السلطنه را کيست اتابک داني
آنکه صد
گنج
لآليش نهان در دو لب است
دل و دستش به گاه جود و کرم
غارت
گنج
و آفت گهرست
اژدهاي نفس نگذارد که رو آري به
گنج
اژدها کش شوگرت در سر هواي گوهرست
جز آنکه به بذل
گنج
مجبورست
در هر چه گمان برند مختارست
خمير مايه عشقست و دست پخت خداي
کليد مخزن امرست و
گنج
اسرارست
با کف زربخش گفتي از بر تازنده رخش
جاي بر باد سبک پي
گنج
بادآور گرفت
به هر قطره کالاي صد
گنج
بخشد
به گاه کرم دست همچون غمامت
وسيع کشورت آن عالمي که ناحيه اش
ميان هر قدمي
گنج
صد جهان دارد
آفرينش را آن
گنج
نباشد که دراو
توسن فکرت وي از پي جولان گذرد
ملک دنيا ز پي طاعت دادار گزيد
طالب
گنج
ببايد که به ويران گذرد
چونان که مار حلقه زند بر
گنج
مويش به گرد رويش چنبر زد
به روز عرض سخا صد هزار
گنج
گوهر
ز آستين تو اي شاه راستين خيزد
گداي راه نشينم ولي به همت تو
يسار
گنج
گهربارم از يمين خيزد
به اتفاق بزرگان کسيست طالب
گنج
که مشت تا به کتف در دهان مار کند
به تيغ روز وغا ملک را سمين سازد
به کلک گاه سخا
گنج
را نزار کند
ابر جوشنده ييست ناشر
گنج
گر به رامش درونش يار بود
بشيري برکشيد آواز کز اورکنج اي خسرو
قضا آورده بهر غازيانت
گنج
بادآور
قارون اگر شمارم خصم ترا سزاست
کش اشک
گنج
سيم بود چهره کان زر
بزرگوار اميرا به بندگان خداي
بسي نخواسته دادي هزار
گنج
گهر
گنج
موافق نه بلکه رنج منافق
هردو به جان بخش ابر دستش اندر
تراکه چشم دوبين با هزار گونه حول
به
گنج
خانه توحيد کي شود رهبر
ز مکنتش پر کاهيست
گنج
افريدون
ز ملکتش کف خاکيست ملک اسکندر
داني که عاشقست کف صاحب اختيار
بر هر لبي که خواهد ازو
گنج
سيم و زر
چرا بر ماه ريزي عقد پروين
چرا بر سيم باري
گنج
گوهر
صفحه قبل
1
...
136
137
138
139
140
...
196
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن