1658 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.

ديوان خاقاني

  • عشق تو به جان خريدم ارچه
    آتش همه جاي رايگاني است
  • ديوان سعدي

  • اگرت به هر که دنيا بدهند حيف باشد
    و گرت به هر چه عقبي بخرند رايگاني
  • مواعظ سعدي

  • به ملکي دمي زين نشايد خريدن
    که از دور عمرت بشد رايگاني
  • اسرار نامه عطار

  • بدادي رايگاني عمر از دست
    اگر بر خود بگريي جاي آن هست
  • جوان را پير گفت اي زندگاني
    مرا بخشيده اند اين رايگاني
  • الهي نامه عطار

  • مده بر باد عمرت رايگاني
    که بر بادست عمر اي زندگاني
  • جوهر الذات عطار

  • چو جانان رخ نمودم رايگاني
    من اين لعنت گزيدم در نهاني
  • ستان آن جام و درکش رايگاني
    گذر کن هم ز صورت هم معاني
  • جمال يار ديدم رايگاني
    تو گويائي در اين شرح و معاني
  • ترا من پند دادم رايگاني
    ز حق گفتم ترا باقي تو داني
  • بوقتي گنج يابي رايگاني
    که هم شيطان و تو هم مار داني
  • بده جان گنج بستان رايگاني
    چه خواهي يافتن زين گنج فاني
  • گذر کن زو و گنج لامکاني
    بياب اينجاي خود را رايگاني
  • بدادي عمر اکنون رايگاني
    ز دست اي ابله اکنون مي نداني
  • ويس و رامين

  • بخوان اخبار او را تا بداني
    که کس ملکت نيابد رايگاني
  • کنون کم داد دولت رايگاني
    گريز اي دل ز سختي تا تواني
  • چنان شاهي به چندان کامراني
    نگر تا چون تبه شد رايگاني
  • ديوان عراقي

  • در مجلس عشق مفلسي را
    پر کن دو سه رطل رايگاني
  • ديوان قاآني

  • گاهي تو پي تردماغي من
    بوسي دو سه بخشي به رايگاني
  • ديوان شمس

  • آن يوسف معاني و آن گنج رايگاني
    خود را اگر فروشد داني عجب خريدن
  • او آب زندگاني مي داد رايگاني
    از قطره قطره او فردوس بردميده
  • چو وصال گشت لاغر تو بپرورش به ساغر
    همه چيز را به پيشت خورشي است رايگاني
  • با چنين ساقي حق با خودي کفر مطلق
    مي زند جان معلق با مي رايگاني
  • ديوان سنايي

  • مطربان رايگان در رايگان آباد عشق
    بي دل و دم چون سنايي چنگي و نايي شدند
  • ديوان عطار

  • چون آفريدي رايگان نه سود کردي نه زيان
    اکنون ببخش اي غيب دان هم رايگان سبحانه