کسي را که خمار سخت کند، و يا از درد سر رنج باشد نيکست، و مردمان گرم مزاج را شايد،
مضرتش ، باد در شکم انگيزد، و درد بندها آرد، و معده و جگر را سرد کند،
دفع مضرتش با گوشتابه و قليه با توابل و افزار بسيار کند، و نقل ميوه خشک کند،
شرابي که بترشي زند، مردماني را که معدها و جکرهاء گرم دارند شايد،
مضرتش، آرزوي مجامعت ببرد، و پيها را سست کند،
دفع مضرتش با سپيد باهاء حرف و حلوا و شيريني خوردن تازيان ندارد،
شرابي که آفتاب پرورده باشد، لطيفتر و زودگوارتر از همه شرابها بود،
مضرتش ، خون را بزودي عفن گرداند،
دفع مضرتش باسکبا و سماق و ناربا کنند، و نقل ريباس و انار کنند، و از پس او سکنجبين خورند تازيان ندارد،
شراب مويزي، آنچه ازو صافي باشد مانند شراب ممزوج باشد، ميل بخشکي دارد و موافقست محروران را،
مضرتش، آنچه تيره بود مانند شراب سياه باشد و بدگوارد، و سودا انگيزد، و باد در شکم افگند، و شکن برآورد، و راههاء جگر ببندد،
دفع مضرتش، سکنجبين و آب کاسني و تخم خيار با خيار بادرنگ...
شراب خرمايي، تن را فربه کند، و خون بسيار راند، خاصه که نو باشد،
مضرتش، غليظ و بدگوارست، و راه جگر ببندد، و خون سودايي انگيزد،
دفع مضرتش، شراب انار و سکنجبين و داروهايي که سودا را براند بکار دارد تازيان ندارد، و درين باب اين مقدار کفايت باشد، اکنون پيدا کنيم که انگور ازکجا پديد آمد و مي چگونه ساخته اند،