بلبل بباغ و جغد بويرانه ساخته
هر کس بقدر همت خود خانه ساخته
بازم فسون چشم تو افسانه ساخته
عقل از سرم ربوده و ديوانه ساخته
يارب، چرا شدست رقيب آشناي تو؟
وز من ترا ز بهر چه بيگانه ساخته؟
از ما شنو حکايت ما، پيش ازان که خلق
گويند با تو: يک بيک افسانه ساخته
پيمانه اي بيار و بما ده، که بعد ازين
دوران ز خاک ما و تو پيمانه ساخته
خرسند شد هلالي مسکين بخال او
که مزرع جهان بهمين دانه ساخته