اگر براي تو مردن، چه باک از آن مردن؟
هزار بار براي تو مي توان مردن
بروز وصل تو داني که چيست حالت ما؟
نفس نفس بتوديدن، زمان زمان مردن
زمان عشق و جوانيست مرگ من مطلب
که مشکلست بصد آرزو جوان مردن
بر آستان تو جان مي دهم، چه بهتر ازين؟
سعادتست بر آن خاک آستان مردن
خداي را، که دگر ناگهان برون مخرام
وگرنه پيش تو خواهيم ناگهان مردن
تو و گرفتن تير و کمان بقصد شکار
من و ز ديدن آن تير و آن کمان مردن
بخاک پاي تو مردن حيات اهل دلست
هزار جان هلالي فداي آن مردن