اي بتان سنگدل، تا چند استغنا کنيد؟
ما خود از فکر شما مرديم، فکر ما کنيد
جان محزون در تنم امروز و فردا بيش نيست
فکر امروز من و انديشه فردا کنيد
مردم از اين غصه، ميخواهم که يار آگه شود
اي رقيبان، بر سر تابوت من غوغا کنيد
چند با اغيار پردازيد، اي سيمين بران
گاه گاهي هم بحال عاشقان پروا کنيد
ميکند سوداي زلفش روز مسکينان سياه
اي سيه روزان مسکين، ترک اين سودا کنيد
بسکه مخمورم، گراني ميکند دستار من
مي فروشان، از سر من اين بلا را وا کنيد
عاشقيهاي هلالي سر بشيدايي کشيد
دوستان، فکري بحال عاشق شيدا کنيد