در عهد خان دوران فرمانرواي گيتي
يعني کريمخان آن خان سپهر خرگاه
شيرافکني که در رزم گر شير بيند او را
از پيش او گريزد چون شير ديده روباه
فرماندهي که بر چرخ روز و شب و مه و سال
در حکم او بود مهر فرمان او برد ماه
گردن کشي که هر صبح بر درگهش ز مژگان
گردنکشان عالم روبند خاک درگاه
فخر زمانه حاجي آقا محمد آمد
از خلق و خوي نيکو چون خلق را نکوخواه
در رفع فتنه و ظلم کوشيد در صفاهان
تا پاي فتنه را ساخت چون دست ظلم کوتاه
از بهر تشنگان ساخت حوضي پر آب و چاهي
کاب حيات از وي جاري است گاه و بيگاه