رباعيات

کيوان چو قران به برج خاکي افگند
زاحداث زمانه را به پاکي افگند
اجلال تو را ضؤ سماکي افگند
اعداي تو را سوي مغاکي افگند
تا ذات نهاده در صفائيم همه
عين خرد و سفره ذاتيم همه
تا در صفتيم در مماتيم همه
چون رفت صفت عين حباتيم همه
ارکان گهرست و ما نگاريم همه
وز قرن به قرن يادگاريم همه
کيوان کردست و ما شکاريم همه
واندر کف آز دلفگاريم همه
با گشت زمان نيست مرا تنگ دلي
کايزد به کسي داد جهان سخت ملي
بيرون برد از سر بدان مفتعلي
شمشير خداوند معدبن علي