شماره ١١٤

نشنوده اي که ديد يکي زيرک
زردآلوي فگنده به کو اندر
چو يافتش مزه ترش و ناخوش
وان مغز تلخ باز بدو اندر
گفتا که «هر چه بود به دلت اندر
رنگت همي نمود به رو اندر»