شماره ٤٧١: يار درآمد ز باغ بيخود و سرمست دوش

يار درآمد ز باغ بيخود و سرمست دوش
توبه کنان توبه را سيل ببردست دوش
عاشق صدساله ام توبه کجا من کجا
توبه صدساله را يار دراشکست دوش
باده خلوت نشين در دل خم مست شد
خلوت و توبه شکست مست برون جست دوش
ولوله در کو فتاد عقل درآمد که داد
محتسب عقل را دست فروبست دوش