شماره ٤٢٩: برفتم دي به پيشش سخت پرجوش

برفتم دي به پيشش سخت پرجوش
نپرسيد او مرا بنشست خاموش
نظر کردم بر او يعني که واپرس
که بي روي چو ماهم چون بدي دوش
نظر اندر زمين مي کرد يارم
که يعني چون زمين شو پست و بي هوش
ببوسيدم زمين را سجده کردم
که يعني چون زمينم مست و مدهوش