شماره ١: عيد بگذشت و همه خلق سوي کار شدند

عيد بگذشت و همه خلق سوي کار شدند
همه از نرگس مخمور تو خمار شدند
دست و پاشان تو شکستي چو نه پا ماند و نه دست
پر گشادند و همه جعفر طيار شدند
اهل دينار کجا امت ديدار کجا
گر چه دينار بشد لايق ديدار شدند