شماره ٤٣٧: هر جور کز تو آيد بر خود نهم غرامت

هر جور کز تو آيد بر خود نهم غرامت
جرم تو را و خود را بر خود نهم تمامت
اي ماه روي از تو صد جور اگر بيايد
تن را بود چو خلعت جان را بود سلامت
هر کس ز جمله عالم از تو نصيب دارند
عشق تو شد نصيبم احسنت اي کرامت
گه جام مست گردد از لذت مي تو
گه مي به جوش آيد از چاشني جامت
معني به سجده آيد چون صورت تو بيند
هر حرف رقص آرد چون بشنود کلامت
عاشق چو مستتر شد بر وي ملامت آيد
زيرا که نقل اين مي نبود بجز ملامت