شماره ١٦٨: اي بروييده به ناخواست به مانند گيا

اي بروييده به ناخواست به مانند گيا
چون تو را نيست نمک خواه برو خواه بيا
هر که را نيست نمک گر چه نمايد خدمت
خدمت او به حقيقت همه زرقست و ريا
برو اي غصه دمي زحمت خود کوته کن
باده عشق بيا زود که جانت بزيا