زحل والي شنبه است اي نگار
            مرا اين چنين روز بي مي مدار
         
        
            زحل تيره رأيست و تاريک جرم
            تو خيز و مي لعل روشن بيار
         
        
            که امروز گيتي همه روشن است
            ز اقبال و عدل شه کامگار
         
        
            ملک ارسلان پادشاهي که او
            زمانه فروزست و گيتي نگار
         
        
            بهار و خزان باد روز و شبش
            شبش بروز باد و خزانش بهار