ديبدين روز

ديبدين است و دين مرد خرد
آن شناسم که لعل باده خورد
باز دارد خرد تو را ز نبيد
مشنو اندر نبيد پند خرد
اي شگفتي نبيد خواره همي
صد هنر در نبيد برشمرد
هنري بهتر آنکه خورد نبيد
پيش ايوان شاه سجده برد
شه ملک ارسلان که چشمه مهر
طيره طيره به روي او نگرد