باز کس چون امير بهمن نيست
آن کش از خلق هيچ دشمن نيست
مايه دانش و خردمندي است
وصل نيکي و نيک پيوندي است
محتشم زاد و محتشم دوده ست
به همه وقت محترم بوده ست
سخت معروف و نيک منظورست
راست گويي که پاره نورست
بيشتر لفظ خرمي گويد
دل از آن خرمي همي جويد
رسم مجلس چو او نداند کس
در لطافت بدو نماند کس
چو مر او را عدو به پيش آيد
گذرد راه را بيارايد
آن سواري کند نشسته بران
که نکرده ست رستم دستان