سه علامت دان که دراحمق بود
اولا غافل ز ياد حق بود
گفتن بسيار عادت باشدش
کاهلي اندر عبادت باشدش
اي پسر چون احمق وجاهل مباش
يک دم از ياد خدا غافل مباش
هرکه او از ياد حق غافل بود
از حماقت در ره باطل بود
باطلي را اي پسر گردن منه
نقد مردان را به هر کودن مده
در قضاي آسماني دم مزن
هر کسي را بيش بين و کم مزن
هيچ از فرمان حق گردن متاب
بهر وام آزاده را دامن متاب
دست خود را سوي نامحرم ميار
جانب مال يتيمان هم ميار
تا تواني راز با هم دم مگوي
گر تو باشي نيز با خود هم مگوي
تا شوي آزاد و مقبل اي عزيز
بي طمع مي باش اگر داري تميز