عافيت راگربخواهي اي عزيز
ميتواني يافت اندرچارچيز
ايمني ونعمت اندرخاندان
تندرستي وفراغت بعدازآن
چونکه بانعمت اماني باشدت
عافيت رازان نشاني باشدت
بادل فارغ چوباشي تندرست
ديگرازدنيانبايدهيچ جست
نفس وشيطان ميزنندازره ترا
تابيندازنداندرچه ترا
برمياورتاتواني کام نفس
تانيفتي اي پسردردام نفس
زيرپاي آورهواي نفس را
کم بدوده بهرهاي نفس را
نفس وشيطان ميزنندازراه ترا
تابيندازنداندرچه ترا
نفس راسرکوب ودايم خواردار
تاتواني دورش ازمرداردار
نفس راباخواب وخورآموختن
ديده دل رابودبردوختن
روزکم خورگرچه صايم نيستي
پرمخورآخربهايم نيستي
نفس بدراهرکه سرکش مي کند
برگنه کردن دليرش ميکند
نفس خودرادوردارازهرمزه
تانيفتي دربلاودربزه
زآب ونان تالب شکمراپرمساز
همچوحيوان بهرخودآخورمساز
خواب وخورجزپيشه انعام نيست
خفتگانرابهره ازانعام نيست