يک روايت خوب از من گوش کن
جام از ساقي کوثر نوش کن
نقل دارم از ثقات با صفا
آن که روزي حضرت خيرالوري
چون که او برگشت از حج الواداع
در غدير خم مکان کرد آن مطاع
جبرئيل از حضرت عزت رسيد
نزل از حضرت به پيش او کشيد
پيش او از پيش حق آورد پيک
آيه يا ايها بلغ اليک
گفت اي اصحاب دارم رازها
رازها را گويم اين دم برملا
هرچه مي کردم نهان ز اهل و عيد
من بگويم چون که فرمان در رسيد