شماره ٧٧٧: از جنبش نسيم کرم زنده ايم ما

از جنبش نسيم کرم زنده ايم ما
زين باد همچو شير علم زنده ايم ما
هر چند همچو ذره بي قدر حادثيم
از نور آفتاب قدم زنده ايم ما
گلبانگ زندگي به اثر مي شود بلند
چندان که جا هست، چو جم زنده ايم ما
چون شبنم از چراندن چشم است رزق ما
نه همچو ديگران به شکم زنده ايم ما
دوران عمر ما نبود پاي در رکاب
دايم چو نام اهل کرم زنده ايم ما
روشن شود چراغ دل ما ز يکدگر
چون رشته هاي شمع، به هم زنده ايم ما
بار گران، سبک به اميد فکندن است
عمري است بر اميد عدم زنده ايم ما
صائب ز خوان نعمت الوان روزگار
چون عاشقان به خوردن غم زنده ايم ما