شماره ٤١٣: نسازد رويگردان کثرت لشکر دليران را

نسازد رويگردان کثرت لشکر دليران را
نيستان مانع از جولان جرأت نيست شيران را
منه انگشت بر حرف کسان، ايمن شو از آفت
که جز تخم عداوت نيست حاصل خرده گيران را
مگس را بي تردد عنکبوت آرد به دام خود
يد طولاست در تحصيل روزي گوشه گيران را
دعاي جوشن خرمن بود دلجويي موران
رعايت کن براي حفظ جمعيت فقيران را
شود از قرب منزل شوق رهرو بيش، حيرانم
که چون دلبستگي باشد به دنيا بيش پيران را؟
سگ ليلي ز آهو صد بيابان است وحشي تر
وگرنه مي توان کردن چو مجنون رام شيران را
کدامين نغمه سنج آمد به اين بستانسرا صائب؟
که از خجلت نفس در دل گره شد خوش صفيران را