به نزد آنکه جانش در تجلي است
همه عالم کتاب حق تعالي است
عرض اعراب و جوهر چون حروف است
مراتب همچو آيات وقوف است
از او هر عالمي چون سوره اي خاص
يکي زان فاتحه و آن ديگر اخلاص
نخستين آيتش عقل کل آمد
که در وي همچو باء بسمل آمد
دوم نفس کل آمد آيت نور
که چون مصباح شد از غايت نور
سيم آيت در او شد عرش رحمان
چهارم «آيت الکرسي » همي دان
پس از وي جرمهاي آسماني است
که در وي سوره سبع المثاني است
نظر کن باز در جرم عناصر
که هر يک آيتي هستند باهر
پس از عنصر بود جرم سه مولود
که نتوان کرد اين آيات محدود
به آخر گشت نازل نفس انسان
که بر ناس آمد آخر ختم قرآن