شماره ٢٦

بلبل بوستان يارانم
من ازين بوستان نخواهم رفت
گر به صورت ز ديده ها بروم
از دل دوستان نخواهم رفت
جامه خلقي افکنم اما
بر کنار از ميان نخواهم رفت
آمد و شد به اعتبار بود
اين چنين آن چنان نخواهم رفت
سيد ملک نعمت اللهم
همچو اين بندگان نخواهم رفت